توضیحات
یادگیری از تجربه برای من همیشه لذتبخش و البته پر از چالش بوده است.
در مسیر زندگی یاد گرفتم که گاهی مدلهای ذهنی و رفتارهایی که زمانی عامل موفقیتم بودهاند، دیگر برایم کارآمد نیستند و پافشاری بر آنها (حتا اگر زمانی مفید بودهاند) کار بیهودهای است.
تجربه کار حرفهای با مدیران سازمانی و صاحبان کسبوکارها نیز در این سالها تا حد زیادی برایم روشن کرده است که چه چیزی به برخی از راهبران تیمها اجازه میدهد (حتا با وجود شرایط پیچیدهی بیرونی) با سرعت مناسبی پیش روند و تصمیمهای کارآمدتری بگیرند و چه چیزی سبب میشود برخی دیگر دچار درجا زدن شوند.
با افزایش شتاب تحولات دنیای بیرون و تغییر شرایط؛ نگرش و دانشی که زمانی کارآمد بوده و شاید به موفقیت انجامیده، دیگر به سرعت منسوخ میشود. در نتیجه به نظر میرسد موضوع این نیست که چقدر باهوشیم، چقدر کتاب خواندهایم، چقدر میدانیم و یا چه مدتی در یک صنعت کار کردهایم؛ بلکه هنر ما و دشواری کار در توانایی تشخیص زمان پادیادگیری* است.
یادگیری چیزهای جدید کار دشواری نیست. دشوار این است که بدانیم چه زمانی دست از چه کاری برداریم و چه چیزی را دور بیندازیم. چیزهایی که احتمالا قبلا موثر بودهاند، اما حالا دیگر موثر نیستند.
موضوع دور انداختن دانش و تجربه نیست؛ بلکه اقدام آگاهانه برای کنار گذاشتن اطلاعات و یا باورهای منسوخ و ناکارآمد و گردآوری و جذب فعال اطلاعات تازهای برای تصمیمگیری و اقدام کارآمدتر است.
برای اینکه بدانیم چه چیزی را رها کنیم، از چه چیزی دور شویم و #پادیادگیری کنیم، تلاش بسیاری لازم داریم و کتاب “پادیادگیری” در این مسیر ایدههای مفیدی به ما میدهد.
ترجمه اولیه این #کتاب حدود شش سال پیش انجام شد و کارهای اجرایی بعدیاش کمی طول کشید تا بالاخره امروز چاپ و منتشر شد. 🙂
* “پادیادگیری” برگردانِ فارسیِ واژهی unlearning است و میتوان آن را به معنای کنار گذاشتن آموختههای ناکارآمد پیشین دانست.
کتاب “پادیادگیری” را نشر ادیبانروز منتشر کرده است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.