رهبران حالوهوا، سمتوسو و انرژی تیم را تعیین میکنند.
حالا دیگر رهبرانی مانند شما، بیش از هر زمان دیگری، از فرصتهای موجود بهره میبرند و برای رهبری کارآمدترِ تیم، کسبوکار و حتی خانوادهها تصمیمگیری میکنند. در حالی که مهارتها، توانمندیها و شایستگیهای متعددی وجود دارند که یک رهبر عالی باید از آنها برخوردار باشد، چیز دیگری هم هست که زیاد دربارهاش صحبت نمیشود: باورها.
پژوهشگران بر سر تعریفی مشترک از باور به توافق نرسیدهاند. تعریف محبوب من از این مفهوم این است: باور یک الگوی تقویتشده در مغز شماست.
اهمیت این تعریف از آن روست که نشان میدهد ما با باورهایمان به دنیا نمیآییم؛ بلکه وقتی چیزهایی در مغز ما تقویت شدند و به شکل الگو در آمدند، باورها نیز شکل میگیرند.
براساس پژوهشهای ما روی هزاران رهبر، دریافتهایم که بهترین رهبران، فارغ از شرایطی که در آن قرار دارند، دارای چند باور مشترک هستند:
- اتفاقات خوبی در راه است.
- شکست نقطهی پایان نیست؛ بلکه بازخورد است.
- صبوری فضیلت است.
- هیچکس بیعیب نیست.
- همه یک هدف بزرگتر دارند.
اتفاقات خوبی در راه است
جان گوردون، نویسندهی کتاب «باغ»، میگوید: «مثبتاندیشی موفقیت شما را تضمین نمیکند، اما منفینگری متضمن عدم موفقیت شماست.» تونی رابینز هم با او موافق است:
«دیگر از اشتباهات نترسید و از هر کاری که ممکن است به سرانجام خوبی برسد هیجانزده شوید.»
به همین سادگی، فقط کافی است باور داشته باشید که اتفاقات خوب در راه هستند، و بدانید که مثبتاندیشی کار دشواری است. علت آن هم ساده است؛ پژوهشهای اخیر تِرِوِر مووآد نشان داده که منفینگری ۴ تا ۷ برابر قدرتمندتر از مثبتاندیشی است. وقتی یک چیز منفی را با صدای بلند میگویید، احتمال رسیدن به آن نتیجهی منفی ۴۰ تا ۷۰ برابر بیشتر از زمانی است که سکوت میکنید و چیزی نمیگویید.
اگر چنین طرز فکری ندارید، یا از تجربهها درس نگرفتهاید یا به تربیت شما برمیگردد، این خبر خوب را بدهم که میتوانید باورهایتان را تغییر دهید. با عادت روزانهای به نام «قانون ۳ مثبت» شروع کنید. این قانون ساده است. هر روز، سه چیز مثبت را که انجام داده یا تجربه کردهاید روی کاغذ بنویسید.
شکست نقطهی پایان نیست؛ بلکه بازخورد است
فارغ از صنعتی که در آن مشغول به کار هستید، دستیابی به موفقیت در کسبوکار ساده نیست. رهبران بزرگ نه تنها به این حقیقت واقفند، بلکه آن را با آغوش باز میپذیرند. کیسی کرافورد، مدیرعامل Movement Mortgage (که به ساخت یکی از قویترین شرکتهای معاملات املاک در امریکا از صفر تا بیش از ۴۰۰۰ کارمند کمک کرده) در این باره میگوید: «رسیدن به نقطهای که تا به حال در آن نبودهاید، هیچوقت کار سادهای نیست.»
هیچ موفقیتی بدون مقادیری شکست به هنگام طی کردن مسیر پیش نخواهد افتاد. در مقالهی قبلیام دربارهی چیپ بروئر، مدیرعامل Callaway Golf، نوشته بودم. او در ابتدای دوران تحول شرکت به تیمش گفت: «برایم مهم نیست چطور قرار است این کار را انجام دهیم یا چند بار شکست بخوریم، قرار نیست محصولاتی عرضه کنیم که بهترین یا متفاوتترین نیستند.»
بروئر بر این باور بود که شکست نقطهی نهایی نیست؛ بلکه نوعی بازخورد است. این باور را در پیش بگیرید تا به همان نقطهای برسید که تا به حال در آن نبودهاید.
صبوری فضیلت است
صبوری برای بسیاری از افراد کاری دشوار است و در دنیای «این اواخر برای من چه کار کردهایی» از این هم دشوارتر میشود.
واژهی صبوری به معنای ظرفیت پذیرش یا تحمل تأخیر، مشکل، یا دردسر بدون عصبانیت یا ناراحتی است. واژههای اصلی در این تعریف «پذیرش یا تحمل تأخیر» هستند. این بدان معنا نیست که از اهداف بلندپروازانه دست بکشید، بلکه به این معناست که تأخیر را بپذیرید یا تحمل کنید، چون میدانید که وارد یک بازی طولانی شدهاید.
این طرز فکر به شما امکان میدهد تصمیماتی اتخاذ کنید که در بلندمدت، و نه در کوتاهمدت، به نفع شما تمام میشوند.
هیچکس بیعیب نیست
حتماً همهی شما این جمله را شنیدهاید: «رهبران [خودشان] دانشآموز هستند.» همهی ما این را میدانیم، چون درست است. اگر فکر میکنید که همه چیز را میدانید، احتمالاً در حال انجام کارهای اشتباه هستید.
تایگر وود را به عنوان یک نمونه در نظر بگیرید. او برترین گلفباز تاریخ این بازی از ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۱ بود. او به جای تکیه بر افتخاراتش، نه فقط یک یا دو بار، بلکه سه بار در طی یک دورهی ۲۰ ساله ضربات گلف خود را بازسازی کرد تا همچنان در حال یادگیری و رشد باشد.
پس دقت کنید که شما و تیمتان بینقص و همهچیزدان نیستید. وقتی یک تیم یا سازمان از ذهنیت رشد برخوردار باشد، امکانات پیشِ رو بینهایت خواهند بود.
همه یک هدف بزرگتر دارند
از نظر بعضی افراد «هدف» شبیه یک واژۀ پرهیزکارانه یا نخبهگرایانه است. اما اگر میخواهید در دوران سخت پشتکار داشته باشید و یا تیمتان را به چالش بکشید تا به قلههای بلندتری دست یابد، باید هدف یا انگیزهی عمیقتری داشته باشید.
دکتر مایلس مونرو میگوید: «شما باید از اعماق وجودتان باور داشته باشید که برای چیزی والاتر از بقا، زندگی بخور و نمیر و در نهایت مرگ به دنیا آمدهاید. شما با موهبتها و استعدادهای درونی پا به این جهان گذاشتهاید، و یافتن آن موهبت و خدمت به جهان وظیفهی شماست.»
بهترین رهبران نه تنها چنین باوری دارند، بلکه از آن استقبال میکنند. آنها برای شناخت هدف عمیقتر خود و خلق پیوند میان تیمشان و آن هدف، فراتر از درآمدزاییِ صِرف، زمان، انرژی و تلاش خود را به کار میبندند.
نتیجه
هرچند شاید همهی رهبرانی که به موفقیت رسیدهاند دقیقاً عین همین باورها را نداشته باشند، اما این احتمال وجود دارد که هر روز این پنج باور را در ذهنشان مرور کنند . از آنجا که باورها همان الگوهای تقویتشده در مغزتان هستند، میتوانید این باورها را به ذهنتان اضافه کنید. قرار نیست خودتان را فقط به چند تایی از آنها محدود کنید.
شما چه باورهایی دارید که در این فهرست نیامده و کمکتان میکند تا رهبر کارآمد و شایستهای باشید؟
https://www.linkedin.com/pulse/5-beliefs-you-need-adopt-great-leader-john-eades
ترجمه : حسین گایینی