چکیده
رزومه ایده به زبانی صریح و هدفمند نشان میدهد که شما، بهعنوان یکی از اعضای تیم، میتوانید برای سازمانتان ارزش آفرینی کنید. اساسا، رزومه سندی است که افکار و عقایدتان را به شکل شفاف، دقیق و منظم با دیگران در میان میگذارد و همزمان تلویحا رابطه میان ایدههایتان با اهداف بزرگتر شرکت و همچنین اشکالاتی را نشان میدهد که قصد دارید حل و فصل کنید. ارائه این الگو به رئیستان پیش از اینکه شخصا با او ملاقات داشته باشید یا ایدهتان را در جلسهای مطرح کنید، بهترین فرصت برای تغییر مسیر است. رهبران از این شیوه استقبال استقبال میکنند و حتی شاید درهایی به روی گفتگوهای جدیتر باز شود. ببینیم چطور شروع کنیم:
|
بسیاری از کارمندان، به ویژه تازهکارها، خجالت میکشند که به رئیسشان ایدههای بیزینسی یا روال کاری جدید پیشنهاد بدهند – هرچند همه میدانند که ابتکار و نوآوری پایین به بالا (غیردستوری) ارزش هنگفتی برای شرکتها دارد. مشارکتکنندگان در یک سازمان اغلب کسانی هستند که مرتب با مشتریان در تماس هستند، نزدیکترین تماس را با مراجعان دارند و پیگیر اولویتها و حل مسائل هستند. روال کاری داخلی اول از همه روی اینها تأثیر میگذارد و زودتر از همه خودشان را برای ابتکار عمل تجهیز میکنند. اما بیشتر وقتها، طرح این نظرها کمتر پیش میآید.
در یکی از نظرسنجیها در ایالات متحده، ۸۵٪ مردم گفته بودند که از بیان ایدههایشان واهمه دارند. چرا؟ بیشتر وقتها، مشکل بر سر نبود کانالهای ارتباطی شفاف است تا افراد با کمکشان ایده خود را مطرح کنند. ارتباط با رهبران هم که یا کاملا رسمی است یا سرسری. وقتی شخص شهامت طرح ایدههایش را نداشته باشد عملا تغییری در کار نخواهد بود.
ابتکار عمل غیردستوری تنها در صورتی به نفع شرکت میشود که مدیران ایدهها را جدی گرفته و برای گوش دادن به این ایدهها، بهرهبرداری و اجرای طرحهای پیشنهادی رویهای در پیش بگیرند. از طرف دیگر، میتوانید با ارائه طرحی قوی و مبتنی بر داده و شامل ارزش استراتژیک دست بالا را گرفته و ایدهتان را ثابت کنید، چیزی که ما بهش «رزومه ایده» میگوییم.
رزومه ایده به شیوهای شفاف و مرتب نشان میدهد که شما، به عنوان یکی از اعضای تیم، قادر به ارزشآفرینی برای سازمانتان هستید. اساسا این سند افکار و عقایدتان را به شکلی صریح، دقیق و منظم برای دیگران توضیح میدهد. و در عین حال، تلویحا نشان میدهد که ایدهتان با اهداف بزرگ شرکت و همچنین مشکلاتی مرتبط است که شما قصد حلوفصلشان را دارید.
تجربه به ما نشان داده که ارائه این الگو به رئیستان قبل از ملاقات رودررو یا طرح ایدهتان در یک جلسه شانس بهتری برای درخشیدن در اختیارتان قرار میدهد. بارها رزومههای ایدهای دیدهایم که برای معرفی ابتکارعمل در حوزه بازیهای کامپیوتری، رسانه، نرمافزار، بخش پزشکی و غیره ایده استفاده شدهاند. یکی از تیمهایی که باهاشون همکاری داشتیم از این استراتژی برای ساخت یک اپلیکیشن دانلود موسیقی برای هنرمندان راک استفاده کرد. گروه دیگری از مهندسان نرمافزار از آن برای تهیه طرحهای کسبکار برای رابطها و فناوریهای نو استفاده کردند. در حوزه علوم پزشکی، با کسانی آشنا شدیم که برای پیشنهاد طرحهایشان در زمینه میکروسکوپ الکترونی انتقالی از رزومه ایده بهره بردند.
در هر حوزهای که مشغول باشید، رهبران همیشه از این ساختار پیشنهادی خوششان میآید، و حتی شاید درهایی به روی گفتگوهای جدیتر و بیشتر را باز کند.
شروع یک رزومه ایده
مرحله اول: درباره مشکلی که قصد حلش را دارید یک خلاصه تهیه کنید.
اول از همه، جزئیات مسألهای را بنویسید که این ایده را به ذهنتان آورده است. موضوع، علل احتمالی، اثرات عملیاش روی سازمان، و دادههای دیگری را اضافه کنید که دال بر این نکات باشند.
برای مثال، اگر مشکلی که قصد حلش را دارید مربوط به فروشندههایی است که جدای از بقیه مسؤلیتهایشان نتوانستهاند به هدف برسند، آنوقت میتوانید این موضوع را تحت عنوان موضوع سهم کار در نظر بگیرید. تأثیراتش روی اعضای تیم را بنویسید و هر نکتهای را که مؤید فرضیهتان است اضافه کنید (مثلا دادههای ثبت زمان که نشان میدهند بعضی از اعضای تیم ساعات بیشتری از بقیه کار میکنند). اگر بتوانید این مشکل را به یکی از اهداف وسیعتر سازمان، مانند افزایش عایدی یا ابقای کارمندان، ربط بدهید که جه بهتر.
در این مورد، باید اطلاعات بالا را به ترتیب زیر مرتب کنید. (میتوانید به شکل نکات ستارهدار یا پاراگراف کوتاهی در ابتدای گزارش آمادهاش کنید.)
- مسأله را بیان کنید: فروشندگان به خاطر فشار کار زیاد و فقدان شفافیت در اولویتبندی وظایف قادر به دستیابی به اهداف نیستند.
- شواهد و دادههایی را اضافه کنید که اثبات میکنند چرا این مشکل بروز کرده است: درباره مسؤلیتها و وظایف فروشندگان که وقتشان را گرفته اطلاعات جمع کنید. زمان اختصاص داده شده به هر وظیفه (جلسات، کارهای دستی و غیره) را محاسبه کنید تا نشان دهید که اگر این دسته از وظایف واگذار شده یا از نو اولویتبندی شوند فروشندگان چه مقدار زمان بیشتری خواهند داشت.
- روی اثرات تأکید کنید: رئیستان را به چالش بکشید تا ببیند آیا واقعا انجام این وظایف توسط فروشندگان به نفع سازمان است یا نه: آیا این وظایف در راستای رسیدن به اهداف گستردهتر شرکت هستند؟ آیا استفاده بهینه از زمان و انرژی هستند؟ برای کارمندان و سازمان چه مزایا و معایبی دارند؟
مرحله دوم: خودِ ایده را توضیح بدهید.
حالا که مشکل را بیان کردهاید بهطور خلاصه توضیح بدهید که چرا این راهحل را پیشنهاد میکنید. قبل از آنکه ایدهتان را بگویید، کمی وقت گذاشته و درباره همه راهحلهای احتمالی هماندیشی کنید و مزایا و معایب هر کدامشان را نام ببرید. در همان حین، ارزشها، رسالت و منابع شرکت را هم در نظر بگیرید. حواستان باشد که ایدهتان در راستای اهداف و چشم انداز کلی سازمان باشد. به جای آنکه فقط بگویید که مشکل از کجاست، باید ابتکار عمل را به دست بگیرید.
در مورد گزارش، بهترین راه برای بیان ایدهتان این است که یک مسیر ساده از اجرا تا نتیجه مطلوب بکشید. با همان مثال قبلی، شاید راهحل شما برای این مشکل شامل حذف مسؤلیتهای اضافی از تقویم کاری تیم فروش باشد. هدف نهاییتان هم این میشود که هر هفته تعداد تماس فروش بیشتری داشته باشید، که دست آخر به مقداری افزایش عایدی میرسد.
مرحله ۳: سند و مدرک بیاورید.
با استفاده از نکات بالا، ایدهتان را با جزئیات بیشتری درباره نحوه اجرا، هزینههای احتمالی، انتقادات یا موانع احتمالی بسط بدهید. نشان دادن ایده همراه با داده که بسیار عالی میشود – چون اطلاعاتی در اختیار تصمیمگیرندگان قرار میدهد و به ایشان کمک میکند تا شرایط را تجسم کرده و هم مشکل و هم راهحل را بهتر درک کنند.
با توجه به همان مثال تیم فروش، بعضی از دادههایی که میتوانید در گزارشتان اضافه کنید تا به حرفتان اعتبار بیشتری بدهد از این قرار هستند:
- یک تماس فروش (از جمله پیگیریها، یادداشتبرداری و تهیه طرح پیشنهادی فروش) بهطور میانگین چهقدر زمان میبرند
- در برنامه جدید، چند ساعت در هفته زمان صرفهجویی میشود، که به تعداد تماسهای فروش قابل تبدیل است
- برای انجام یک معامله فروش، معمولا به چند تماس فروش نیاز است
- بهطور میانگین، هر معامله فروش چه مقدار عایدی دارد
- با اجرای این طرح، شرکت میتواند انتظار چه تعداد فروش برنامهریزیشده را داشته باشد
برای پیاده کردن این مراحل در مورد ایده و موقعیت منحصربهفرد خودتان، نگاهی به نکات زیر بیندازید تا بتوانید راهحل خودتان را پشتیبانی کنید:
تجربه و مشاهدات شخصی خودتان: اگر کارتان طوری است که هر روز با مشتریان یا مرجعان کار میکنید، حتما شواهد تجربی ارزشمندی درباره مشکلات و فرصتهای خدماترسانی بهتر به مردم در احتیار دارید. از این شواهد روایتی برای پشتیبانی از راهحل پیشنهادیتان استفاده کنید. برای شروع بهتر است درباره چیزهایی که در محل کار یاد میگیرید و میبینید یادداشت بردارید، از جمله درباره فروشندگان، محتوای فروش و دلیل «بُرد» و «باخت»هایی که به چشم خودتان دیدهاید.
برای مثال، چه چیزی کمکتان میکند که کارتان را بهتر انجام بدهید؟ چه مانعی سر راهتان است؟ این نکات را به رئیستان بگویید و توضیح بدهید که چرا راهحل شما در یک روز کاری بازده بیشتری نسبت به روال قبلی خواهد داشت.
تأیید اعتبار بیرونی: گاهی یک ایده به خودیخود آنقدر جذاب نیست که بتواند در سازمان سروصدا راه بیندازد. با اینحال، با کمک ترکیبی از دادههای تجربی و بیرونی میتوان رهبران را به تأمل وادارید.
بهعنوان بخشی از رزومه ایده، اطلاعاتی را جستجو کنید که در حوزه ابتکارعملتان بهصورت عمومی در دسترس هستند. از ردگیریهای اطلاعاتی گوگل برای تکمیل مشاهدات و تجربیاتتان استفاده کنید. برای مثال، Google Trends منبعی مهم از اطلاعات دادهمحور است، و با ارائه دادههای آنی رفتار مشتریان را نشانتان میدهد و حتی میتواند روند بازار را در دستهبندی منطقهای بدهد. جستجوی بیرونی به ابتکار عملتان قوت میبخشد و نشان میدهد که چرا ایدهتان از یک منظر بزرگتر مناسب و مرتبط است.
نظرسنجی یا گروههای هدف (اگر منابع لازم را در اختیار دارید): دادههای کاربردی شامل اطلاعاتی هستند که مستقیما از ذینفعانی گردآوری شدهاند که مشکل مذکور رویشان تأثیر گذاشته است. با اینکه استفاده از نظرسنجیها و گروههای هدف زحمت بیشتری دارد اما دادههای روایتی مؤثری به رزومه ایده اضافه میکنند و باعث میشود به چشم رهبرانی بیایید که قصد ایجاد تغییرات سازنده دارند.
نظرسنجیها را میتوان طوری طراحی کرد که بازخورد لازم درباره موارد خاص و همچنین کلی را استنباط کرد. مثلا میتوانید بفهمید مشتریان یا اعضای تیمتان تا چه حد راضی یا ناراضی هستند، چه چیزی باعث مشارکت افراد میشود و چه چیزی مانعشان است. این ترکیب اطلاعات کمی و کیفی به شما کمک میکند تا داستانی برای تصمیمگیرندگان داشته باشید.
مرحله چهارم: توضیح بدهید که چرا بهتر است شرکت روی ایدهتان سرمایهگذاری کند.
در پایان کار باید با آبوتاب نشان دهید که اگر شرکتتان طرح پیشنهادی شما را تأیید کند نسبت به گذشته چه منافعی خواهد داشت. بهتر است ایدهتان یک جورهایی هم برای شرکت و هم برای افرادش ارزشآفرینی کند، تا بتوانید اثبات کنید که از چه نظر به نفع همه افراد ذیربط است. برای مثال، اگر فروشندگان تماسهای فروش بیشتری داشته باشند و بدینترتیب به عایدی شرکت اضافه کنند، این بهترین شیوه برای بیان ایدهتان است.
درباره زمان یا نیروی انسانی لازم برای اجرای این ایده محاسباتی انجام بدهید و در مورد مقدار صرفهجویی در هزینهها یک رقم تقریبی بیاورید. اگر بتوانید از پژوهشهایتان کمک گرفته و نشان دهید که این ایده یک سرمایهگذاری قوی با سود بالاست، احتمال سرمایهگذاری رهبری سازمان روی ایدهتان بیشتر میشود.
شاید ترس، تردید و تجربههای ناخوشایند باعث شده بودند که قبلا ایدههایتان را با دیگران در میان نگذارید، اما به خاطر داشته باشید که این شما هستید که بیشترین معلومات تجربی را درباره کسبوکارتان و مشتریانش در اختیار دارید. پس از معلوماتتان برای آماده کردن یک رزومه ایده استفاده کنید، طوری که رئیستان نتواند آن را نادیده بگیرد.
ترجمه: حسین گایینی