در ادامه بخش قبل به بررسی سه سبک مدیریتی دیگر برای رهبری کارآمد می پردازیم :
۴) سبک مدیریتی دموکراتیک
رهبران دموکراتیک برای گوش دادن، همکاری، و سرمایهگذاری ارزش قائلند. آنها فضا و زمان لازم برای خلق بهترین محصولات و خدمات ممکن را در اختیار افرادشان قرار میدهند.
تعریف
به بیان ساده، رهبری دموکراتیک شامل رسیدن به اجماع نظر همگانی برای اتخاذ تصمیمات است.
کاربرد
رهبران میدانند که اگر صدای همه شنیده شود، بیشترین اطلاعات و فیدبک ممکن را دریافت خواهند کرد. در شرایطی که نیازمند سرمایهگذاری همۀ ذینفعان است (مثل شرکتهای استارت آپ)، رسیدن به اجماع نظر به معنای تفاوت بین موفقیت و شکست است. پروژهها – و حتی کل شرکتها – در بازارهای باکیفیت و دارای فنّاوری برتر، بسته به مشارکت کارمندان، میتوانند به موفقیتی بزرگ یا شکستی تمامعیار تبدیل شوند.
مناسبت
رهبران دموکراتیک در شرایطی بهترین نتیجه را میگیرند که زمان و منابع باعث محدودیت در گفتوگو و تبادلنظر نمیشوند. با این حال، حتی تیمهایی که در محیطهای سخت و خطرناک کار میکنند میتوانند هر از چندگاهی از تصمیمات دموکراتیک بهرهمند شوند. رهبر یک تیم جراحی میتواند با رأیگیری گروه را برای انتخاب محل آموزشی بعدی – یا صرفاً محل دورهمی بعد از ساعات آموزشی – ترغیب کند.
۵) سبک مدیریتی پیشتازانه
رهبران پیشتاز از تجربۀ خود در یک بازار خاص برای حداکثر بهرهبرداری از کارمندانِ بسیار باانگیزه استفاده میکنند.
تعریف
رهبران پیشتاز، که عموماً خود افراد بسیار موفقی هستند، به شگل الگو عمل میکنند و از پیروان خود انتظارات زیادی دارند. آنها استانداردهایی سطح بالا تعیین میکنند، و با تعیین اهداف کوتاه و بلندمدت به بهترین شکل ممکن هم تیمشان را رهبری میکنند.
کاربرد
برخلاف سایر سبکهای مدیریتی، این استراتژی اغلب شامل محدود کردن افراد موفق و با اعتمادبهنفس بالا برای اجتناب از فرسودگی شغلی و افزایش پایداری است. رهبرانی که از این روش استفاده میکنند معمولاً برای رسیدن به بهترین خروجی ممکن از تیمشان معیارهای عملکرد دقیق را به کار میبرند. بعضی از کارمندان در برخی حوزهها (مانند فروش) زمانی شکوفا میشوند که به خاطر موفقیتهای خاصشان تشویق شوند و پاداش بگیرند.
سبک پیشتازانه یک مزیت پنهان دارد: ترغیب افراد بسیار موفق برای سخت تلاش کردن و آگاه ماندن به چشماندازهای بلندمدت. با تعیین اهداف منطقی، مدیران میتوانند مانع فرسودگی و جابجاییهای پرهزینۀ کارمندان شوند.
مناسبت
در محیطهای پرسرعت، مانند بخش فروش، برخی کارخانجات تولیدی، و خدمات/خردهفروشی مواد غذایی، خدماترسانی به تعداد زیادی از مشتریان (یا تولید کالاهای متنوع) اهمیت بسیاری دارد. مدیران باهوش بین نیاز به عملکرد بالا و تقویت رقابت سالم تعادل برقرار میکنند – نه بین وسواس ناسالم با نتایج کوتاهمدت.
۶) سبک مدیریتی آرمانگرا
وقتی مدیران برای سرمایهگذاریهای عظیم به تیم نیاز دارند، اما موقعیت برای رهبری دموکراتیک مناسب نیست، سبک آرمانگرا مطرح میشود.
تعریف
رهبران آرمانگرا به افرادشان کمک میکنند تا ناممکنها را ممکن ببینند. آنها، در محیطهای دارای ریسک بالا و در عین حال دارای پاداشهای بزرگ، مشارکت را تسهیل میکنند و اعتماد را برمیانگیزند.
کاربرد
مدیریت آرمانگرا برای حفظ انسجام به رهبری مرکزی قوی نیاز دارد. اگر از این تاکتیک استفاده کنید، متوجه نتایج شگفتانگیز آن خواهید شد و رشد سازمانی گستردهای را تجربه خواهید کرد.
با این حال، باید برای گوش دادن وقت بگذارید.
رهبران آرمانگرای انگیزشی افرادی را جذب خود میکنند که از عضویت در یک گروه بزرگ و ماجراجوییهای معنادار لذت میبرند.
این پیروان میتوانند حول مدیران خود یک کیش شخصیتی بسازند، که خود در عوض منجر به خلق نتایجی در چشمانداز خواهد شد.
مناسبت
رهبران آرمانگرای باهوش میدانند که چه زمانی انگیزه بدهند – و چه زمانی توانمندسازی کنند. آنها میتوانند جنبشهای اثرگذار خلق کنند، اما باید از اعتمادی که جلب کردهاند مدبرانه بهره ببرند.
اما شناسایی و ارتقای رهبران قدرتمند (از جمله آنهایی که از دیگر روشهای مذکور در بالا استفاده میکنند)، میتواند سازمانهای پایداری بسازد که بعد از دستیابی به اولین موفقیت بزرگشان همچنان انرژی پیشبرندۀ خود را حفظ میکنند.
جمعبندی
شاید از پیش با یک یا چند مورد از این سبکهای مدیریتی آشنا بودید. اگر در هر کدام از این روشها چیزی به نظرتان ارزشمند بود، نگاه دوبارهای به آنها بیاندازید. ایدهها را به چند موردی محدود کنید که بیشتر از همه مناسب صنعت و تیم شما هستند.
هیچکس دوست ندارد مدیری کلیشهای باشد که فقط اولین روز هفته ایدههای نو را اجرا میکند. بالعکس، اگر خودتان را فقط به یکی از این سبکهای مدیریتی محدود کردهاید، دیگر بهتر است سراغ یک رویکرد ترکیبی بروید. به نقاط قوت خود توجه کنید، اما فراموش هم نکنید که وقتی تنها چیزی که در اختیار دارید یک چکش است، همۀ مشکلات شبیه یک میخ هستند!
یک یا دو سبک مدیریتی را که خلاف جهت نحوۀ عملکردتان هستند انتخاب و راهی برای آزمودن آنها پیدا کنید. اول با موقعیتهای نادر و با ریسک پایین شروع کنید و ببینید تیمتان چگونه به تغییر در آهنگ کارها واکنش نشان میدهد.
در پایان باید بگویم که مدیریت فقط و فقط دربارۀ بالانس یا تعادل است. این تعادل را درون خودتان و سبکهای مدیریتیتان پیدا کنید – و آن را در تیمتان هم تقویت کنید. دست آخر اینکه شما صرفً رهبری نمیکنید – بلکه خرد را برای رهبران آتی الگوسازی میکنید.
برای مطالعه بخش اول این مقاله کلیک کنید
https://blog.toggl.com/management-styles/
مترجم : حسین گایینی